درد چیست و درمان چیست؟
در دنیای جدید ما ، انسانها به حالاتی رسیده اند که اضطراب و تشویش و درون نگری حاکی از آن است .گویا در این دنیا چیزی گم کرده اند. اما نمی دانند که چیست .
میگویند که گمشده ی ما خداست ، یا معناست و یا اینکه می گویند خودمان را گم کرده ایمو در آخر میگویند که نمی دانیم چه گم کرده ایم ولی میدانیم که چیزی گم کرده ایم و بدون آن به آرامش نمی رسیم.
انسان وقتی در این دنیا چشم خود را باز می کند خودش را مشغول می بیندبی آنکه خود خواسته باشد.اما چیزی در درونشان هست که اگر یک بار آنرا روشن کنند دیگر خاموش نمی شود و تا پایان عمر فرد را رها نمی کند .
این همان اندیشه است اما نه به معنای متعارف آن.عواملی باعث رشد و روشن و روشن شدن اندیشه می شود مثل:حس تنهایی (اما نه تنهایی ظاهری .مراد تنهایی باطنی است)، حس خود گم کنی در دنیا ،حس گم کردن چیزی در دنیا و نیز برخی حالتها و موقعیت های خاص.
فردی که چشم خودش را باز میکند به پس و پیش خودش نگاهی عمیق می اندازد که از عمق درونش حاکی است و حس نادانی به گدشته و آینده را می بینددر گذشته ،زمان و تاریخ را می بیند و نیز اتفاقات و جریانات موجود را .در این گذشته ی چر حادثه می خواهد ببیند که چه چیز ی بوده که امروزه نیست.
به بررسی می پردازد به بررسی چیزهایی که حس میکند ارامش با آن به دست می آید .خدا نمونه ای از آن است .به بررسی خدا می پردازد .میبیند که خدا یا تاریخ طبیعی داشته یا تاریخ اخلاقی..
بسمه تعالی
خودگرایی اخلاقی
یکی از دیدگاه های برجسته در بحث هنجاری فلسفه اخلاق،خودگرایی است که بر منفعت شخصی تأکید فراوانی دارد. واژه ی خودگرایی از Ego به معنای خود گرفته شده است و در اصطلاح فلسفه اخلاق به یکی از نظریه های غایت گرا و پیامدگرایانه اطلاق می شود که معتقد است تنها وظیفه ی هر انسانی ایجاد بالاترین میزان سود و لذت برای خود اوست. این اصطلاح برای اشاره به نوعی از نظریه اخلاقی وارد مباحث فلسفه اخلاق جدید شده است و معتقد است که هر شخص باید در صدد حداکثر کردن خیر خاص خودش باشد. در مقابل آن نظریههای دگرمحور (سودگرایی و دیگرگرایی) قرار میگیرند. که خیر و سعادت دیگران را در نظر میگیرند و از آن نظر که از افراد میخواهند برای دیگران دلمشغولی داشته باشند، دگرگرا هستند.
سه گرایش عمده در خودگرایی وجود دارد که البته این شیوه از طبقهبندی ازآن سیجویک است. وی در کتاب شیوههای فلسفه اخلاق، به طرحریزی این مسئله براساس این فرض پرداخته است که خیر با لذت برابر است. (آموزه موسوم به لذتگرایی) و معتقد است که تنها نوعی از خودگرایی که ارزش بحث و بررسی دارد، خودگرایی لذتگرایانه میباشد.
سه گرایش عمده در خودگرایی:
1-خودگرایی روانشناختی:خودگرایی روانشناختی اساسا بر آن است که انسان به لحاظ روانی نمی تواند کاری انجام دهد که به نفع شخصی خودش نباشد این سخن به این معناست که حب ذات تنها اصل اساسی در سرشت آدمی است،این نظریه ادعایی توصیفی است نه توصیه ای،و هدف آن این است که روشن سازد که چه چیزی انسانها را به انجام کارهایشان برمی انگیزاند و هرگز در مقام بیان خوب یا بد بودن این انگیزه ها نیست.
میخواهم چند جمله ای درباب ناشنوایان عزیز و کسانی که در خانه صاخب فرزند و یا همسر و... ی ناشنوا هستند بیان کنم. چندی پیش آهنگ #ناردون از #مازیار_فلاحی عزیز رو گوش دادم که در موزیک ویدیو دیگری که ساخته بودند یک خانمی با استفاده از زبان اشاره ای مخصوص #ناشنوایان آن موزیک را برای ناشنوایان عزیز ترجمه و یا به عبارتی بیان میکرد.
درحین دیدن این ترانه با این طرح و سبک عالی و نشان از تمدن در آن این فکر به ذهنم رسید که چه خوب میشو د یک تیم که دارای مهارت های ارتباط با عزیزان ناشنوا و گروهی هم هنرمند باشند، در جای جای ایران عزیزمان تشکیل شود و حداقل آهنگ ها و یا برای اشخاصی که بعدها دچار ناشنوایی شدن یعنی به صورت مادر زادی ناشنوا بدیا نیامده اند و دارای سواد ( سواد حداقلی)هستند و علاقهمند برای شنیدن سخنرانی ها هستند( چه بسا اگر به#استیففم_هاوکینگ کمک نمیکردند نمیتوانست نظریه های جدیدی بدهد) شاید بعضی از انها بهتر از برخی افراد روغن فکر خودکارفروش بتواند رخنه های جامعه را در حد توان پوشش و پر کند.
بنظرم اگر دوستانی که در #بهزیستی و نهاد و ارکان های مربوطه فعالیت میکنند اکر از این ظرفیت ها هم استفاده کننم شاهد افراد (با اینکه ناشنوا هستند)باسواد و مولد خواهیم بود و احیانا چه از طرف دولت و برخی مسولان و برخی مردم و حتی گاها خخود شخص شاهد نگاهها و احساس های منفی نخواهیم بود.
در #جامعه_ی_مدنی افراد دارای مشکل جسمی، حق ترقی و پیشرفت و مطالبه گری دارند و جامعه ی .مدنی خاص افراد دارای جسم سالم نیست
جهت دانلود آهنگ ناردون اینجا را گلیک کنید.
گویا تعارف کردن در فرهنگ کهنسال ما ریشه دارد .تعارف چیز خوبی است. نشان از فرهنگ غنی و انسان دوستانه است و نشان از توجه به انسان ها.
اما در زمانه جدید تعارف مفهوم خوش را از دست داده به مقدار زیاد . گاهی الکی تعارف میزنیم. نمونه های را زیاد مشاهده کردید
نکته قابل توجه این است که دیگر تعارف آن مفهوم و معنایی خود را از دست داده و معنایی دیگری گرفته بنام دروغ برای از سر باز کردن یا کم نیاوردن.
نتیجه اینکه اگر میخواهید تعرف بزنید اول ببینید واقعا میخواهید از صمیم دل تعارف مورد نظر را انجام دهید یا نه وگرنه تعارف نزنید. چون دروغ میشود..
اکنون تعارف در فرهنگ جدید ما تبدیل به دروغ شده است. دروغ تعارفی، .
تعارف بی جا دروغ است لطفا دروغگو نباشیم